ابنباذش ابوجعفر احمد بن علی انصاریاِبْنِ باذِش، ابوجعفر، احمد بن علی انصاری (۴۹۱-۵۴۲ق/ ۱۰۹۸-۱۱۴۷م)، خطیب، مقری، محدث و نحوی است. ۱ - اصل و نسبوی غرناطی جیانیالاصل بود و پدرش نیز به ابن باذش شهرت داشت. ۲ - اساتیدبه گفته ابن ابار وی بیش از هشتاد و اندی استاد داشت [۱]
ابن ابار محمد، المعجم فی اصحاب القاضی الامام ابی علی الصدقی، ج۱، ص۲۹، قاهره، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۸م.
که برخی از آنان در شمار بزرگان و مفاخر اندلس بودهاند. نخستین این استادان، پدرش بود که خود در نحو و ادب دستی تمام داشت و قرآن و زبان عربی تدریس میکرد. علاوه بر پدر، مشهورترین کسانی که وی از محضرشان بهرهمند شده است، عبارتند از ابوعلی بن سکره صدفی (د ۵۱۴ق/۱۱۲۰م)، ابوعلی غسانی (د ۴۹۸ق/۱۱۰۵م) وابوعباس جرجانی شافعی (د ۴۸۲ق/۱۰۸۹م). [۳]
ابن ابار محمد، المعجم فی اصحاب القاضی الامام ابی علی الصدقی، ج۱، ص۲۹، قاهره، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۸م.
ابنابار، ابومحمد عبدالله بن محمد بن ساره شنترینی (۵۱۷ق/۱۱۲۳م) و ابوعباس احمد بن خلف جذامی (د ۵۳۱ق/ ۱۱۳۷م) و ابوعباس احمد بن محمد زنقی را نیز از استادان او یاد کرده است. [۴]
ابن ابار محمد، التکملة لکتاب الصلة، ج۱، ص۳۸، به کوشش عزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۵م.
[۵]
ابن ابار محمد، التکملة لکتاب الصلة، ج۱، ص۳۹، به کوشش عزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۵م.
[۶]
ابن ابار محمد، التکملة لکتاب الصلة، ج۲، ص۸۱۶، به کوشش عزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۵م.
از میان این اساتید، برخی چون ابوعلی صدفی و ابوعلی غسانی به وی اجازه روایت داده بودند. [۷]
ابن خطیب محمد، الاحاطة فی اخبار غرناطة، ج۱، ص۲۰۲، به کوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۵م.
[۸]
ابن فرحون ابراهیم، الدیباج المذهب، ج۱، ص۱۹۰، به کوشش محمد احمدی، قاهره، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
[۹]
ابن جزری محمد، غایة النهایة، ج۱، ص۸۳، به کوشش گ برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
۳ - جایگاه علمیابن باذش مردی ادیب، عالم به قرائات و در کار دانش ژرفنگر و نقاد بود، چنانکه وی را یکی از مفاخر زمان خود شمردهاند. [۱۰]
ابن ابار محمد، المعجم فی اصحاب القاضی الامام ابی علی الصدقی، ج۱، ص۲۹، قاهره، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۸م.
خود وی نیز بر آن بود که یکی از ۳ نحوی بزرگ روزگار خویش است. [۱۱]
پالنسیا گنزالس، تاریخ الفکر الاندلسی، ج۱، ص۱۸۶، ترجمه حسین مؤنس، قاهره، ۱۹۵۵م.
ابن زبیر معتقد است که در علم اسناد هیچکس به درجه وی نرسیده است. [۱۲]
ابن خطیب محمد، الاحاطة فی اخبار غرناطة، ج۱، ص۲۰۲، به کوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۵م.
۴ - شاگردانابن باذش شاگردان فراوانی داشته است که شاید معروفترین ایشان اینان باشند؛ محمد بن یوسف تمیمی مازنی، [۱۳]
ابن خطیب محمد، الاحاطة فی اخبار غرناطة، ج۲، ص۵۲۱، به کوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۵م.
محمد بن احمد بن ابیخیثمه جیانی (در بعضی منابع به جای جیانی، «جبائی» آمده است)، [۱۴]
ابن خطیب محمد، الاحاطة فی اخبار غرناطة، ج۲، ص۳۱۵، به کوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۵م.
احمد بن طلحه غرناطی، [۱۵]
ابن عطیة عبدالحق، الفهرس، ج۱، ص۱۸، به کوشش ابوالاجفان و محمد الزاهی، بیروت، ۱۹۸۳م.
ابوبکر، عبدالله بن غالب محاربی غرناطی، [۱۶]
ابن عطیة عبدالحق، الفهرس، ج۱، ص۱۹، به کوشش ابوالاجفان و محمد الزاهی، بیروت، ۱۹۸۳م.
ابوخالد بن رفاعه، ابوعلی قلعی و ابومحمد عبدالمنعم. [۱۷]
ابن خطیب محمد، الاحاطة فی اخبار غرناطة، ج۱، ص۲۰۳، به کوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۵م.
[۱۸]
ابن فرحون ابراهیم، الدیباج المذهب، ج۱، ص۱۹۰، به کوشش محمد احمدی، قاهره، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
۵ - درگذشتمنابع قدیمتر تاریخ مرگ وی را ۵۴۲ق/۱۱۴۷م ذکر کردهاند، [۲۰]
ضبی احمد، بغیة الملتمس، ج۱، ص۲۰۰، قاهره، ۱۹۶۷م.
اما ابن ابار [۲۱]
ابن ابار محمد، المعجم فی اصحاب القاضی الامام ابی علی الصدقی، ج۱، ص۲۹، قاهره، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۸م.
از قول ابوعباس وراق و یکی از شیوخ خود به نام ابوربیع بن سالم ۵۴۰ق/۱۱۴۵م را نیز آورده است. شگفت آنکه منابع متأخرتر (از قرن ۸ به بعد) سال ۵۴۰ق را ترجیح دادهاند. [۲۲]
ابن خطیب محمد، الاحاطة فی اخبار غرناطة، ج۱، ص۲۰۳، به کوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۵م.
[۲۳]
ابن فرحون ابراهیم، الدیباج المذهب، ج۱، ص۱۹۱، به کوشش محمد احمدی، قاهره، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
[۲۴]
ابن جزری محمد، غایة النهایة، ج۱، ص۸۳، به کوشش گ برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
[۲۵]
سیوطی جلال الدین، بغیة الوعاة، ج۱، ص۳۳۸، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
[۲۶]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ص۱۱۹۲، استانبول، ۱۹۴۱م.
[۲۷]
زبیدی، تاج العروس، ج۱، ص۳۸۱.
۶ - آثارآثار ابن باذش همه در زمینه علوم قرآنی است. مجموعاً ۳ کتاب به او نسبت دادهاند که از این میان تنها الاقناع فی القرائات السبع در دست است. [۲۸]
سید، خطی، ج۱، ص۶۹.
این کتاب در اسلامیکا۱ مورد بررسی قرار گرفته و فهرست عناوین آن به تفصیل آمده است. الاقناع از شهرت و اعتبار فراوانی برخوردار بوده است، چنانکه برخی از دانشمندان معتقدند که تاکنون کتابی همطراز آن نوشته نشده است [۲۹]
ابن خطیب محمد، الاحاطة فی اخبار غرناطة، ج۱، ص۲۰۳، به کوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۵م.
[۳۰]
ابن فرحون ابراهیم، الدیباج المذهب، ج۱، ص۱۹۱، به کوشش محمد احمدی، قاهره، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
[۳۱]
سیوطی جلال الدین، بغیة الوعاة، ج۱، ص۳۳۸، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
الغایة فی القراءة علی طریقة ابن مهران، دومین اثر وی، ظاهراً از دست رفته است، اما حاجی خلیفه [۳۲]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ص۱۱۹۲، استانبول، ۱۹۴۱م.
آن را در اختیار داشته و سطری از آغاز آن نقل کرده است؛ [۳۳]
بغدادی اسماعیل، هدیة العارفین، ج۱، ص۸۴، استانبول، ۱۹۵۱م.
سومين اثر او الطرق المنداوله را فقط ابن جزری، [۳۴]
ابن جزری محمد، غایة النهایة، ج۱، ص ۸۳، به کوشش گ برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
نام برده است.۷ - فهرست منابع(۱) ابن ابار محمد، التکملة لکتاب الصلة، به کوشش عزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۵م. (۲) ابن ابار محمد، المعجم فی اصحاب القاضی الامام ابی علی الصدقی، قاهره، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۸م. (۳) ابن بشکوال خلف، کتاب الصلة، قاهره، ۱۹۶۶م. (۴) ابن جزری محمد، غایة النهایة، به کوشش گ برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م. (۵) ابن خطیب محمد، الاحاطة فی اخبار غرناطة، به کوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۵م. (۶) ابن عطیة عبدالحق، الفهرس، به کوشش ابوالاجفان و محمد الزاهی، بیروت، ۱۹۸۳م. (۷) ابن فرحون ابراهیم، الدیباج المذهب، به کوشش محمد احمدی، قاهره، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م. (۸) بغدادی اسماعیل، هدیة العارفین، استانبول، ۱۹۵۱م. (۹) پالنسیا گنزالس، تاریخ الفکر الاندلسی، ترجمه حسین مؤنس، قاهره، ۱۹۵۵م. (۱۰) حاجی خلیفه، کشف الظنون، استانبول، ۱۹۴۱م. (۱۱) زبیدی، تاج العروس. (۱۲) سید، خطی. (۱۳) سیوطی جلال الدین، بغیة الوعاة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م. (۱۴) ضبی احمد، بغیة الملتمس، قاهره، ۱۹۶۷م. ۸ - پانویس
۹ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن باذس ابوجعفر»، ج۳، ص۹۳۳. |